کد مطلب:5462 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:131

تدبیرات حکیمانه
هدف اصلی از بعثت انبیاء، تحصیل سعادت دنیا و آخرت برای انسان ها است.

خداوند متعال، از فرط رحمت خویش، هنگام ظهور پیامبران، با تدبیرات حكیمانه اش زمینه های روانی خاصی برای پذیرفتن دعوت ایشان فراهم می نماید تا كمكی برای حركت تكامی مردم باشد.

كفر و روگردانی از خدا و پیامبران، غفلت از نیازمندی های فراگیر و همه جانبه، شرایطی را فراهم آورده بود كه مردم، بر مركب غفلت، غرور و نخوت سوار بودند.

بسیاری از مردم، بویژه كسانی كه از امكانات مادّی بیش تری برخوردار بودند و سالیان درازی با ظلم و ستم بر دیگران، وسایل عیش و نوش زیادی برای خودشان فراهم كرده بودند، از جمله افرادی بودند كه پیامبرصلی الله علیه وآله قصد داشت آنان را هدایت نماید.

علاوه بر این ها، مقاصد دیگری نیز در نظر پیامبرصلی الله علیه وآله بود كه باید در جای خود، به صورت تفصیل ذكر شود.

به هر حال، در آن موقعیت، یكی از راهكارهای لازم، این بود كه پیامبرصلی الله علیه وآله نزدیك ترین بستگان خود را كه به خدای یكتا ایمان نیاوردند از خود دور سازد؛ چرا كه با آشنایی با موقعیت زمان بعثت پیامبرصلی الله علیه وآله به نیكی می توانیم به عمق دلسوزی های آن پیامبر رحمت پی ببریم:

حضرت زهراعلیها السلام در خطبه ای كه به خطبه فدكیه معروف است، موقعیت زمانی رسالت پیامبرصلی الله علیه وآله را به زیبایی تمام، چنین معرفی فرمود:

آری، او آمد و رسالت خویش را به خوبی انجام داد، و مردم را به روشنی انذار كرد، از راه مشركان روی برتافت، و بر گردن هایشان كوبید، و گلویشان را فشرد - تا از شرك دست بردارند و در راه توحید گام بگذارند - .

او همواره با دلیل و برهان و اندرز سودمند، مردم را به راه خدا دعوت می كرد. بت ها را درهم می شكست، و مغزهای متكبران را می كوبید، تا جمع آن ها متلاشی شد، و تاریكی ها برطرف گشت، صبح فرا رسید، و حق آشكار شد، نماینده دین به سخن درآمد، و زمزمه های شیاطین خاموش گشت.

افسر نفاق بر زمین فرو افتاد، گره های كفر و اختلاف گشوده شد، و شما زبان به كلمه اخلاص «لا اله الا الله» گشودید، در حالی كه گروهی اندك و تهی دست بیش نبودید!

آری، شما در آن روز بر لب پرتگاه آتش دوزخ قرار داشتید، و از كمی نیرو هم چون جرعه ای برای شخص تشنه، و یا لقمه ای برای گرسنه، و یا شعله آتشی برای كسی كه شتابان به دنبال آتش می رود، بودید، و زیر دست و پاها له می شدید!

در آن ایام آب نوشیدنی شما متعفن و گندیده بود، و خوراكتان برگ درختان! ذلیل و خوار بودید، و پیوسته از این می ترسیدید كه دشمنان زورمند شما را بربایند و ببلعند!

اما خداوند تبارك و تعالی شما را به بركت محمّدصلی الله علیه وآله بعد از آن همه ذلت و خواری و ناتوانی نجات بخشید، او با شجاعان درگیر شد، و با گرگ های عرب و سركشان یهود و نصاری پنجه درافكند، ولی هر زمان آتش جنگ را برافروختید خدا آن را خاموش كرد.

و هرگاه شاخ شیطان نمایان می گشت و فتنه های مشركان دهان می گشود، پدرم بردارش علی علیه السلام را در كام آن ها می افكند، و آنان را به وسیله او سركوب می نمود، و او هرگز از این مأموریت های خطرناك باز نمی گشت مگر زمانی كه سرهای دشمنان را پای مال می كرد و بینی آن ها را به خاك می مالید!